یازده ماهگی و کمی مانده تا یک سالگیت
عشقم سلام، باورم نمیشه که تا چند روز دیگه می خوایم جشن یک سالگی برات بگیریم .
سال گذشته این روزها یادمه روز شماری می کردم برای ١٢ اردیبهشت و دنیا اومدنت با یه دنیا استرس !
مرخصی زایمانم هم شروع شده بود و هر روز خونه خودمون بودیم یا خونه مامان جون بودیم !
و امروز ...
تا روز شنبه ٣١/١/٩٢ فقط می رم سرکار و بعدش حتماً قراره بهمون خوش بگذره !
چند روز پیش برای چکاپ یازه ماهگی با هم رفتیم پیش دکتر منصوری و تو یازده ماهگی :
قدت :٧٤ سانتی متر
وزنت : ٩ کیلو ١٥٠ گرم ( قربون خودتو ١٥٠گرم وزنت )
و دکتر منصوری فرمودند که یواش یواش شیر پاستوریزه هم بهت بدیم ، و یه چیز خیلی خوبِ دیگه که می تونی بستنی بخوری و من عاشق روزهای ام که قراره با هم بستنی بخوریم ،اونم تو پارک . تو روی تاپ و من در حال هل دادنت !
کیانم ،دعا می کنم بحث عمل و این کیسه صفرای پر از سنگم زودتر ختم به خیر بشه و من برای تولدت برنامه ریزی کنم .
این عکس مربوط به یازده ماه و سیزده روزگیته ( یعنی دیروز )
و در حال رقصیدن و پایکوبی با موبایل خاله مهناز ( با آهنگ مورد علاقه ات )
عاشقتم عشق ِ یازده ماهه من !