کیان عزیزمکیان عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 5 روز سن داره

برای کیانم ، هدیه ی ناب خدا

دعایت می کنم من در میان ربنای ...

1392/4/27 23:24
نویسنده : مامان سارا
1,229 بازدید
اشتراک گذاری

دعایت می کنم من در میان ربنای سبز دستانم ، دعایم کن سرسجاده سبزت میان بغض چشمانت ، گمانم هم دعای من بگیرد هم دعای تو ، دعایم کن ...

سلام عشقم، سلام نفس مامان

معذررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت می خوام به همین غلظت!

خیلی دلم برای اینطوری حرف زدنمون تنگ شده بود ، ولی هم سیستم ندارم هم جنابعالی اجازه نمی دی!

باور کن تا بحال این پست رو ده بار نوشتم ولیکن حضرتعالی با زدن دکمه پاور سیستم خاموش کردی !!!!!!

بعدش گریه کردی که بغلم کن و دکمه ای روی کیبورد نموند که نزده باشی اونم طوری که سیستم هنگ می کرد!!!! بدبخت !!!

و یه معذرررررررررررررررررررررررررررررررت خواهی دیگه با همون غاظت از همه دوستای گلم که با کامنت و اس ام اس جویا احوال و نگران حالمون بودند . به شکر خدای مهربون خیلی خوبیم .

دوستتون دارم دوستایی که اصلاً ندیدمتون ولی دلم براتون تنگ میشه .

کیان مامان امروز یکسال و دو ماه و هفده روزته ، حسابی بزرگ شدی ، حسابی شیطون شدی ( این جمله رو با کمی بغض بخونید ) 

روزی بالغ بر 150 بار می گی ماما !!! حتی بابارو هم ماما صدا می کنی !

دندون نهم و دهمت هم داره درمیاد !

خیلی حرفه ای راه میری ! 

خیلی حرفه ای همه جارو به هم می ریزی !

یاد گرفتی اسمتو بگی !!! یه روز از صبح تا شب باهات کلی تمرین کردم که کیان اسمت چیه ؟ دیگه ناامید شده بودم که بعد از پرسیدن گقتی : اییییییییییان ( یعنی کیان )

حالا هرکس ازت سوال می کنه اسمت چیه می گی : اااایییییان

از اعضای بدنت گوش ، دست ، پا و دندون یاد گرفتی !!!

عدد سه رو هم بلدی بگی ، من می گم یک ، دو ، تو می گی : ششه!!!

هنوز هم بعداز ظهرها با هم میریم پارک ، گاهی اوقات پیاده تا هفت حوض و یا 16 متری رو گز می کنیم آخه مرکز خرید مثل من خیلی دوست داری !!!

از ماه قبل و روزهایی که گذشت بگم :

روزها و شبها با تو داره خوش می گذره ...

علاوه بر اون یه مسافرت سه روزه رفتیم فریدون کنار با منیره جون و ماهان عسلی که خیلی خوش گذشت و زیاد بهشون زحمت دادیم .

یه پیکنیک چند ساعته هم با سحر جون و آمیتیس عروسکه رفتیم دریاچه چیتگر  که خیلی عالی بود .

دوربین دست بابایی و نمی تونم الان عکساشو بزارم در اولین فرصت عکساتو می گذارم ولی برای اینکه این پست بدون عکس نباشه یکی از عکسای قدیمتو گذاشتم .

عشقم خوب بخوابی چون الان خوابی دارم اینو می گم ، خوابای خوب ببینی فرشته زندگی مامان .

دوستت دارم عشقم


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمد و ساقی
27 تیر 92 23:56
سلام سارا جونی.خوبی؟ رسیدن به وبلاگت بخیر تو یهو میری و پیدات نمیشه.آخه چرا؟؟؟ هر چند الان علتشو خوندم ماشالله به ایییییییییییان هیچی اینروزهای عاشقانه و دلبرانه ی مادر و پسری نمیشه. ایشاالله در سلامتی کامل روزها و شب های زندگیتون به خیر و خوشی باشه. خصوصی
مریم(مامان نگین)
28 تیر 92 14:51
به به چه عجب از این وراااا! راه گم کردین؟؟!! مُردیم بس که رو لینک کیان کوچولو کلیک کردیم و خبر تازه ای نبود!! خدا رو شکر که همه چی خوبه
پرهام ومامانش
29 تیر 92 0:22
دلمون برای کیان جون کلی تنگ شده بود مامانی این نی نی ماهم داریم دیر اپ میکنیم ولی خب اپ میکنیم
مامان ماهان
30 تیر 92 1:11
سلام دوستم. از این ورا دلم براتون تنگ شده. پیش ما هم بیایین جیگرتو برم کیانم که اسمتو میگی ما فعلا با فیلما تورو میبینیم. ایشالا زودتر دیدارها تازه بشه
مامان آرتین
2 مرداد 92 8:19
___________________-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشی مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــای قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) ............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........