دریاچه چیتگر و آب بازی به همراه آمیتیس عسلی
کیانم ،
پنج شنبه هفته گذشته با خاله سحراینا رفتیم دریاچه چیتگر ، تا بحال نرفته بودیم خیلی جای باحالی بود .
خیلی خوش گذشت . تو پارکش یه قسمتی بود که بچه ها اونجا آب بازی می کردن !!!
یه محوطه ای که روی زمینش چراغ های رنگی کار گذاشته بودن و با زدن روی اون چراغ ها آب با فشار و به صورت فواره ای بالا می پاچید ! من و خاله سحر که به وجد اومده بودیم !!!
آمیتیس که مثل موش آب کشیده کوچکترین بچه ی اون جمع بود و بدون ترس روی تمام چراغ ها می رفت و آب بازی می کرد ولی تو خیلی ترسیده بودی ، آخه وقتی آب با فشار پاچیده می شد بچه ها هیجان زده می شدن و جیغ می زدن و تو از صدای جیغ اونا ترسیده بودی و از بغل من پایین نی اومدی ولی با این حال تو هم خیلی خیس شده بودی .
شب خوبی بود و خیلی خوش گذشت .
یه محوطه ای برای جشن رمضان در نظر گرفته بودند و قبل از اذان داشتند موزیک و صدارو چک می کرند و موسیقی زنده بود .
تو و آمیتس وسط محوطه دست می زدید و قر می دادید !
با دست و پا رفته بودی تو ظرف آش!!!