کیان عزیزمکیان عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره

برای کیانم ، هدیه ی ناب خدا

خاطرات و روزهای قشنگی که تا به امروز به من هدیه کرد

1391/7/4 0:41
نویسنده : مامان سارا
1,290 بازدید
اشتراک گذاری

عمرم سلام ، از دست مامانی که ناراحت نشدی درسته ؟ آخ جون

نفس مامان اگه بدونی چند تا عکس تا به حال ازت گرفتیم !!!!!!!!  ولی من تعداد کمی از اونا تو وبلاگت گذاشتم .

تو این پست فقط با عکس هات خاطرات رو ثبت کردم

   عکس های شمال ( سیاهکل )

چه آفتابیه بابا ، چشممون اذیت شد ...

خوش سفری تو عکسهات معلومه عشقم

یادم نیست من و تو بابت چی انقدر خندیدیم ؟!! مخصوصاً تو قربون خندیدنت

بابا خشایار و شما که رو تاب بچگی عمه سمانه نشستید

حمام به سبک کاملا سنتی ( ولی چه حالی داد کیانم )

 من و عشقم

 عمه سمانه و عشق من

 

یک روز رفتیم خونه خاله آذر ( کرج ) و شبو اونجا موندیم البته بابایی با ما نبود من و شما و مامان جون ، خاله مریم و خاله مهناز خیلی خوش گذشت . شب دیر وقت رفتیم بیرون قدم بزنیم بارون تندی گرفت و هوا حسابی خنک شده بود .

شما خوش تیپ کرده بودی بعد رفتیم دنبال مامان جون و خاله اینا

الناز و شما و آقا خرسه

قربون هر دو تاتون

یه عالمه بوس برای شما

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان کیان
11 مهر 91 0:23
به بهههههههه چه عسکای نازی چه پسل جیجلییییییی همیشه شاد باشی کیان جون
الهه مامان رادین
12 مهر 91 12:41
ماشالا به کیان ماشالا بزرگ و خوردنی شده
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
2 آبان 91 16:46
ای جانم ...ماشالله 100000000000000ماشالله خدا نگهداره برات خیلی نازه