درد دل با کیان
می نویسم فقط برای زیباترین هدیه ام از خدا
سلام کیان آسمونی من
می نویسم برای تو امید زندگیم
پسرم این روزهایم شده سراسر خاطره و استرس و دلواپسی و دلتنگی برای تو و توکل به خدا
می نویسم فقط برای زیباترین هدیه ام از خدایی که به او توکل کردم
این روزها بسیار دلگیرم
از زمانه ای که نمی دانم چرا اینچنین سختگیرانه پیش می رود به تازگی
روزها اینجا پشت میز نشسته ام و همچنان که به کارهای پر تراکم شرکت مشغولم ، در میان افکار متلاطم ذهنم به تو می اندیشم
به خنده های بی دغدغه ات ، به نیازی که به من داری ،گاهی اصلاً از من جدا نمیشوی ، و گاهی هیچ اعتنایی به من نمی کنی
عکس ات در پس زمینه دسک تاپ ، منو به لحظه مربوط به آن روز میبرد
نگاهتو که تو عکس می بینم ، دلم برات پر می کشه ، می خوام دنیا نباشه ولی تو کنارم باشی
پسرم منو ببخش عزیزم که شرایط ایجاب می کنه روزها از تو دور باشم ، منو ببخش که مثل مادران دیگر نمی توانم صبح که چشمان زیبایت را باز می کنی در کنارت باشم و در آغوشت بگیرم ،
منو ببخش که در طی روز نمی توانیم با هم بازی کنیم ، نمی توانم مکعبهای بازیت را روی هم بچینم تا تو با اشتیاق خراب کنی و قهقهه بزنی ، منو ببخش ...
عاشقانه دوستت دارم ، درست است که کمال و تمام کنارت نیستم ولی همه تلاشم خوشبختی و سرافرازی و موفقیت و تربیت صحیح توست .
بعد از برگشتن از سرکارسعی می کنم تمام حواسم به تو باشه ، همه وجودم برای تو باشه ولی گاهی وقتا بخاطر خستگی از کار و روز سختی که گذروندم باز برات کم می زارم ،
ولی من باز تلاشمو می کنم تا کمی از بار تنهایی ات را کم کنم .
پسرم ...
خوب بمان ...
از همان خوبهایی که من عاشقش هستم