دعوت به یک مسابقه از طرف یک دوست
کیان عشق مامان ، باز ما به مسابقه دعوت شدیم ( این میشه دومین مسابقه ای که تا بحال شرکت کردی ) صفورا جون مامان آوا خوشگله ، ما رو به یک مسابقه که اونم پاسخ به سوال : هدفتون از ساخت این وبلاگ چی بوده ؟ دعوت کردن ( ممنونم صفورا خانومی ) من از گذشته ها خاطراتمو ثبت می کردم ،وقتی یه بچه مدرسه ای بودم وقتی دبیرستانی شدم و وقتی رفتم دانشگاه ، می نوشتم روزها و خاطرات بد و خوب رو ، تو دفتر خاطرات و گاهی تو تقویم جیبی که همیشه پیشم بود ( هنوزم چندتاشونو دارم ) ، دوست داشتم زمانایی که می شستم و خاطرات سالهای قبل رو می خوندم . الانم خیلی خوشحالم که دارم خاطرات با تو بودن رو ثبت می...
نویسنده :
مامان سارا
15:53