جشن میلادت را به پرواز می روم
مجید عزیزم در ستاره بارانِ میلادت میان احساس من تا حضور تو حُبابی است از جنس هیچ از دستان من تا لمس نگاه تو آسمانی است به بلندای عشق جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست سال گذشته شما پیشمون نبودی و جشن تولد بابارو ندیدی ولی امسال کلی براش قر دادی و دست زدی . خوش بحالِ بابایی ، امسال با پسرش رفتیم براش کادو خریدیم . مجید عزیزم و بابای کیان ، تولدت مبارک ( به دلیل درد لعنتی سنگ کیسه صفرا حالم بد شد و راهی درمانگاه شدم و سرم نوش جان کردم و همه برنامه ها...
نویسنده :
مامان سارا
13:14