تقدیم به نسرین عزیزم و فرشته دوست داشتنی اش که من عاشقشم
تقدیم به نسرین عزیزم و فرشته دوست داشتنی اش صدرا امروز اول اسفند ماهه ،سال گذشته اول اسفند پنج شنبه بود اگه اشتباه نکنم ، چون خاطرم میاد از شرکت اومدیم بیرون و داشتیم می رفتیم که سوار سرویس بشیم و من گوشی ام در آوردم زنگ زدم به نسرین ؛ من : سلام دوستم نسرین ( با صدای تقریباً بی حال ولی شاد ) : سلااااااااااام من : ... نسرین :.... واااااااااااااااای کیانم از اون روز 365 روز گذشته ، هیچ وقت فکر نمی کردم گذشتن 365 روز به مانند گذشتن یه روز بشه . انگار همین دیروز بود . صدرای خاله وقتی به دنیا اومدی خداوند با تمام عظمتش به زمین لبخند زد و بهار را به یمن حضورت در روزهای زمستان به مامان نسرین و بابا مرتضی هدیه داد نس...
نویسنده :
مامان سارا
21:26